روزی به دنیا اومد ، چشم هاش رو که باز کرد و دنیا رو دید خیلی خوشحال شد ، دنیا سبز و قشنگ بود و شروع کرد به دویدن توی این دنیای بزرگ و زیبا … کم کم بزرگ شد و همچنان از زندگیش لذت می برد … یک روز یکی اومد و گفت دنبالم بیا و اونو با خودش برد … ازش حسابی پذیرایی کرد ، بهش غذا و آب داد و کلی ازش پذیرایی کرد … بعد آروم آروم جلو رفت و گرفتش و خوابوندش روی زمین و سرش رو برید … دنیا کم کم روی چشماش سیاه شد ، روزهای اول زندگیش به یادش اومد … نفسش بند اومده بود و از این دنیا رفت … پوستش رو کندن ، دلش رو شکافتن و خالی کردن ، دست و پاهاش رو هم قطع کردن و با خودشون بردن تا باهاش کله پاچه درست کنن … !
این زندگی دردناکه یک گوسفند بود ، گوسفندی که با هزار امید و آرزو به دنیا میاد و بعد ما آدم ها سرش رو با خشونت تمام قطع می کنیم و می خوریمش ! شاید اگه گوسفندها می دونستن یه روزی سرشون بریده می شه ، اصلا تولید مثل نمی کردن و دست به اعتصاب و اعتراض می زدن !
امروز در ایران و بعضی دیگر از کشورهای اسلامی عید قربان است ، عیدی که مسلمانان با قربانی کردن یک گوسفند آن را جشن می گیرند . نمی دونم این چه جشنیه که یکی باید این وسط کشته بشه ! البته اینجور جشن ها فقط در کشورهای اسلامی وجود نداره ، تو امریکا هم یه جشن هست به نام روز شکرگزاری که تو اون روز مردم بوقلمون قربونی می کنن و باهاش شام درست می کنن ! کلا فکر کنم کشتن حیوونا و جشن گرفتن ، توی همه ی کشورها وجود داره ، حالا چه گوسفند باشه ، چه بوقلمون و چه هر حیوونه دیگه ای !
البته تاریخچه ی قربونی کردن در روز عید قربان برمیگرده به زمان پیامبری حضرت ابراهیم که وقتی توانست یکی از بزرگترین آزمایشات الهی را با موفقیت انجام دهد گوسفندی رو قربونی می کنه و از اون غذا تهیه می کنه و بین مردم پخش می کنه .
در این ایام ، کشور عربستان هم حسابی شلوغه و پذیرای یکی دو میلیون مسلمانه . مسلمانان در این ایام یکی از بزرگترین مراسم عبادیشون رو انجام می دن و در نهایت با کشتن یک گوسفند پایان عبادتشون رو جشن می گیرن .
خلاصه دقت کنیم که حیوونا رو جلوی چشم حیوونای دیگه نکشیم ، یه وقت ممکنه اونا برن برای بقیه حیوونا هم تعریف کنن و خلاصه اعتراض شدیدی راه بندازن و برن سازمان ملل و بر ضد ما آدم ها شکایت کنن !
khub kheyli
خواهش می کنم …. چشات خوب می بینه 😀
یکشنبه ۷ آذر ۱۳۸۹ و ساعت ۱۰:۵۶ ب.ظ
aaaaaaaaaaali