حدود یکی دو روز پیش ایمیلی دریافت کردم که یکی منو به سایت چی توزیا دعوت کرده بود ! اول که وارد سایت شدم یه شبکه ی اجتماعی معمولی شبیه فیس بوک به نظر میومد ، ولی وقتی عضو شدم دیدم با بقیه ی شبکه های اجتماعی یه تفاوت هایی داره و بیشتر برای سرگرمی و فان طراحی شده .
چی توزیا که طبق گفته ی خود سایت ۱۴ اسفند ۱۳۸۹ افتتاح شده ، یه شبکه ی اجتماعی فان و سرگرم کنندست و توی این ۲-۳ روزی که توش عضو شدم خیلی از ایدش خوشم اومده . البته هنوز سایت کامل نیست و امکاناتش خیلی محدوده ولی طبق اخبار سایت قراره بازی های و برنامه های سرگرم کننده ی بیشتری روش قرار بگیره و فعلن توی مرحله ی آزمایشیه .
توی چی توزیا مثل هر سایت دیگه ای شما باید اول یک اکانت بسازید و اسم اکانتتون رو هم می تونید هر چیزی بزارید و مثل شبکه های اجتماعی دیگه نیازی نیست حتمن اسم واقعی خودتون رو روش بزارید ! بعد از ثبت نام و وارد شدن به اکانتتون نوبت یکی از مراحل جذاب سایت یعنی طراحی شکلک می رسه . توی این قسمت شما می تونید با میمون چی توز شخصیت های مختلفی رو طراحی و اونو روی پروفایلتون بزارید . شکلک هایی که تو این قسمت می سازید خیلی خنده دار و فان هستن و من این قسمتش رو خیلی دوست دارم . البته بعضی قسمت ها برای طراحی شکلک قفل هستن که با کسب امتیاز می تونید بازش کنید .
وقتی شکلکتون ساخته شد و روی پروفایلتون اومد باید بشینید و ببینید تا بقیه ی اعضا به شکلکتون امتیاز مثبت می دن یا منفی ! شما هم باید توی اکانتتون شکلک های بقیه رو ببینید و به اون ها امتیاز بدید و اینجوری می تونید توی سایت امتیاز برای خودتون به دست بیارید .
یکی دیگه از راه های کسب امتیاز توی سایت انتخاب دوسته که باید مثل فیس بوک برای خودتون دوست پیدا کنید که به اصطلاح ، توی چی توزیا به این قسمت گفتن بزرگ کردن قبیله ! و فعلن هم شما برای قبیلتون بیشتر از ۴۲۰ نفر نمی تونید دوست داشته باشید .
در حال حاضر طراحی شکلک و کسب امتیاز از روی شکلک ها توی چی توزیا فعاله و همونطور که گفتم شرکت چی توز توی سایت قول داده به زودی بازی ها و سرگرمی های بیشتری رو روی سایت اضافه می کنه . من تا به حال یه همچین شبکه ی اجتماعی ای با این سبک که مبناش روی بازی و سرگرمی باشه رو ندیده بودم و خیی از این سایت و ایدش خوشم اومد . اینجوری هم که گفتن هر ماه قرعه کشی دارن و به بهترین اعضای سایت جایزه می دن .
پیشنهاد می کنم شما هم برید توی این سایت عضو بشید و از میمون چی توز شخصیت جدیدی رو خلق کنید . من هم توی این سایت با اسم جودی ابوت عضو شدم که می تونید به پروفایل من هم برید و به شکلکم نظر بدید . امیدوارم شرکت چی توز از این سایت به خوبی پشتیبانی کنه و بازی های جدیدتری که قول داده رو هر چه زودتر روی سایت بزاره . آدرس سایت چی توزیا هم www.cheetozia.com هست و پروفایل منم توی این سایت اینه .
پ.ن : این پستم مضمون تبلیغاتی برای چی توز نداره و من چون از سایت چی توزیا خوشم اومد معرفیش کردم .
امتحان یا به قول استادای پُزی کوییز ، نام واژه ایست ترسناک که آخر هر ترم برگزار می شه و آینده ی هر کسی رو رقم می زنه . وقتی ۷ سالم بود و رفتم کلاس اول ، سه بار در سال امتحان می دادیم ، یعنی ۳ ثلث بود ، که آخر هر ثلث ازمون امتحان می گرفتن و یه کارنامه که شبیه فاکتور خرید بود و با کاربن هم نوشته بودنش بهمون می دادن ! ولی از کلاس سوم به بعد امتحانامون ۲ ترمی شد و خیلی ذوق مرگ شدیم که از ۳ به ۲ امتحان در سال کم شده و آرزو می کردیم به زودی به ۱ و در انتها به ۰ برسه و کلن از شر امتحان راحت بشیم و همینجوری پله های ترقی رو طی کنیم ! ( که البته برآورده نشد نمی دونم چرا ؟! ) .
بچه های مدرسه ای امتحاناشون از اول خرداد شروع می شه و برای هر درسشونم یه زمان خاصی فاصله وجود داره که بخونن و برن امتحان بدن . ولی برای دانشجوها امتحانا قروقاطیه و ممکنه همه ی امتحاناشون تو یه روز باشه ! که البته بستگی به انتخاب واحد و اینا داره و حتا دیده شده برای بعضی ها بین هر امتحان یه هفته فاصله می افته ! امتحان دانشجوها از اواخر خرداد شروع می شه و تا وسطای تیر هم معمولن ادامه داره . یه دانشجو برای امتحان دادن و پاس کردن یه درس ۷ خوان رو باید طی کنه که می خوام به معرفی و بررسی اون ۷ خوان بپردازم :
خوان اول : ۲ هفته قبل از امتحانا
قبل از شروع شدن امتحانا ، همه در به در دنبال جزوه می گردن و جلوی کپی سنتر ( یا به قول فرهنگستان مرکز رونوشت ! ) کلی صف می شه و همه دعوا و داد و بیداد راه می ندازن که تند تند بتونن کپی بگیرن . اونایی که خوش خط باشن و جزوشون کامل باشه خیلی بد به حالشون می شه ! چون بس که جزوشون از تو دستگاه کپی رد می شه نازک می شه و خودش وقتی بخواد ورق بزنه باید خیلی دقت کنه که صفحه ها به دلیل نازکی پودر نشن !
خوان دوم : درس خوندن
وقتی جزوه ها آماده شد و کارت امتحان پرینت گرفته شد ، نوبت به درس خوندن می رسه که سخت ترین و کسل کننده ترین قسمت ماجراست . مخصوصن اگه جزوه ای که کپی کردیم با خط میخی نوشته شده باشه و نشه خوندش ، اونوقت هی باید صفحه رو دور و نزدیک کنیم تا بتونیم یه خطشو بخونیم . خیلی ها هم راه می افتن می رن تو کتابخونه ها و فرهنگسراها که اونجا درس بخونن ، ولی بعد از تحقیقاتی در میابیم که اونا می رن که یه چرت عصرگاهی در سکوت اونجا بزنن و برگردن !
خوان سوم : شب امتحان
وقتی که به شب امتحان نزدیکتر می شیم دلمون یه جوری می شه و هی استرس می گیریم که وای خدا حالا چی کار کنم و کلی خاک تو سرمون می ریزیم ! تا صبح می شینیم و می خونیم هی می زنیم تو سرمون . حتا گزارش هایی از طرف شاهدان مبنی بر خونریزی های مغزی بر اثر ضربات زیادی که به سر زده شده در این شب ها گزارش شده که جنتلمن نمی تواند آن ها را تایید و یا تکذیب کند ! خلاصه اینقدر می خونیم تا صبح شه و راه بیفتیم بریم سر جلسه …
خوان چهارم : سر جلسه
اول از همه بررسی می کنیم وضعیت مراقب چه جوریه ! یعنی آدم گیریه یا می شه تقلب کرد . با خیره شدن و آنالیز رفتاراش به نتابج خیلی خوبی دست پیدا می کنیم و اگه بفهمیم آدم باحالیه می ریم سراغ آنالیز بغل دستیامون و کلی رو مخشون کار می کنیم که بهمون برسونه . پس از آماده کردن این مقدمات آماده می شیم تا سوالا رو پخش کنن .
خوان پنجم : اوایل امتحان
برگه ها رو که دادن اول می ترسیم سوالا رو ببینیم و سریع اسممونو می نویسیم و بعدش یواشکی یه نگاه به سوالا می ندازیم . می شینیم هر چی بلدیم رو می نویسیم و یه جورایی برگه رو پر می کنیم و اونایی هم که بلد نیستیم رو جاشونو خالی می زاریم که در پایان طی عملیات گسترده ی تقلب پُرش کنیم .
خوان ششم : اواخر امتحان
وقتی به اواخر امتحان نزدیک می شیم پروژه ی تقلب رو شروع می کنیم . اول نگاهی به جزوه هایی که روی اعضا و جوارحمون نوشتیم می ندازیم و اگه تو اونا جواب سوالی رو پیدا کردیم می نویسیم و اگرم پیدا نکردیم وارد فاز ۲ و بغل دستی می شیم که خودتون همه ی راه های تقلب با بغل دستی رو می دونید و زیاد لازم به توضیح نیست !
خوان هفتم : نتیجه ی امتحان
وقتی می فهمیمی نتیجه ی امتحانا اومده خیلی استرس می گیریم که یعنی پاس شدیم یا نه ؟ و با ترس و وحشت سایت دانشگاه رو باز می کنیم . بعد که وارد کارنامه می شیم استرسمون بیشتر می شه و یواشکی نمره رو می بینیم . اگه پاس شده باشیم انگار یهو یه چیزی از رومون پَر کشید رفت رو آسمون و اگرم افتاده باشیم دو تا چیز دیگه انگار از رو آسمون می افته رومون و کلی ناراحت می شیم و وارد یه هفت خوان دیگه جهت اعتراض و اینا می شیم که در این مقال نمی گنجد !
پ.ن : الان که تو فصل امتحاناییم برا چی نشستین اینو خوندین ؟ مگه شما درس ندارین ؟! برین درستونو بخونین به جا اینکه اینو بخونین ! خلاصه امیدوارم همتون موفق باشین و تندتند درساتونو پاس کنین و نمره های خوب خوب بگیرین .
وقتی برای اولین بار SMS یا به قول فرهنگستان پیامک وارد ایران شد ، شاید بشه گفت بیشترین کاربردش توی ارسال جک و لطیفه و این چیزا بود . ولی بعدها کاربردهای دبگه ای مثل اطلاع رسانی ، ابراز علاقه و بعضی وقت ها سر کار گذاشتن هم پیدا کرد و کم کم این سرویس جای خودش رو بین مردم باز کرد . برنامه های تلویزیونی و نشریات هم از این امکان برای کسب نظر و انتقاد استفاده کردند . یادمه شبکه ی اول یه برنامه تلویزیونی داشت که به پخش آهنگ های درخواستی با اجرای رضا رشیدپور می پرداخت . توی اون برنامه رشیدپور یه شماره تلفن با کد ۰۹۱۲ داده بود که بیننده ها برای برنامه پیامک بفرستن و فکر کنم تقریبن اونجا سرآغاز انقلابی توی این سرویس بود !
همون موقع ها بود شماره هایی که با ۳۰۰۰ یا ۲۰۰۰ و یا ۱۰۰۰ شروع می شدن برای ارسال و دریافت پیامک متولد شدن که امکان ارسال و دریافت SMS از طریق اینترنت رو فراهم کردند . با اومدن این شماره ها توی ایران ، تبلیغات پیامکی هم می شه گفت متولد شد و با توجه به سرعت زیادی که این سامانه ها در ارسال SMS دارن ، شرکت ها و موسسات رو قادر می سازن تا به مقدار زیاد برای شماره های مختلف SMS بفرستن .
با رواج این شماره ها و محبوبیتی که پیدا کردند ، امکان خرید و فروش این شماره ها به صورت خصوصی هم فعال شد و در حال حاضر هر کسی می تونه یه سامانه پیامک با شماره ی اختصاصی داشته باشه و هزینه ی این کار هم نسبت به گذشته خیلی کاهش پیدا کرده .
اما امروز یه سایت خیلی جالب پیدا کردم که شما رو بدون هیچ هزینه ای صاحب یک اکانت SMS با شماره ی اختصاصی می کنه ! البته هزینه ی ارسال SMS با خودتونه ، ولی پولی برای ایجاد اکانت و یا شماره ی اختصاصیتون دریافت نمی کنه ! سایت پیام اس ام اس بر مبنای شماره ی موبایل شما ، یک شماره ی ۱۴ رقمی در اختیارتون می زاره و شما می تونید با این شماره و از طریق اینترنت اقدام به ارسال و دریافت SMS کنید .
نحوه ی عضویت و دریافت شماره خیلی سریعه و در کمتر از ۵ دقیقه صورت می گیره . شما باید اول به سایت www.payamsms.com مراجعه کنید و وارد صفحه ی عضویت بشید . توی صفحه ی عضویت اطلاعات و شماره ی موبایلتون رو با دقت وارد کنید . شماره ی ۱۴ رقمی ای که به شما اختصاص داده می شه از روی شماره ی موبایلتون ساخته می شه و این کار هم با وارد کردن کدی که براتون SMS می شه امکان پذیره . به طور مثال اگر شماره ی شما ۰۹۱۲۱۲۳۴۵۶۷ باشه ، سایت یه شماره ی اختصاصی به صورت ۲۰۰۰۹۱۲۱۲۳۴۵۶۷ براتون می سازه و به صورت رایگان در اختیارتون می زاره . البته باید این شماره متعلق به خودتون باشه ، چون کد فعال سازی به این شماره ارسال می شه و تا کد رو وارد نکنید ، شماره ی اختصاصی برای شما ساخته نمی شه ! اونایی هم که شماره ی موبایلشون خیلی رُنده ، حسابی خوش به حالشون می شه دیگه ، چون یه شماره ۱۴ رقمی اختصاصی رُند هم گیرشون میاد !
وقتی ثبت نام رو انجام دادید ، می تونید وارد اکانتتون بشید ، ولی امکان ارسال و دریافت SMS تا زمانی که کد رو وارد نکردید غیر فعاله . وقتی کد براتون ارسال شد ، اون رو توی اکانتتون وارد کنید و همه چی تموم می شه و سیستم آمادست برای ارسال و دریافت پیامک .
پس از فعال سازی ، سایت اعتبار کمی جهت ارسال ۱۰ تا SMS فارسی رو توی اکانتتون به صورت هدیه اضافه می کنه و شما برای ارسال SMS بیشتر باید از قسمت خرید اعتبار ، اعتبار اکانتتون رو زیاد کنید تا بتونید SMS های بیشتری بفرستید . تعرفه ی ارسال هر SMS هم توی سایت اومده که می تونید برید و ببینید .
با توجه به اینکه امکانات سایت مجانی در اختیار شما قرار می گیره ، نظارت بیشتری روی پیامک ها صورت می گیره و همونطور که در هنگام ثبت نام هم اومده ارسال پیامک های خلاف قوانین سایت ، منجر به بسته شدن شماره و اکانتتون می شه .
این سایت برای اونهایی که می خوان بدون هیچ هزینه ای صاحب یک سامانه پیام کوتاه برای وبلاگ و یا محل کارشون بشن خیلی مناسبه . اما اگر با شماره ای که بهتون تعلق می گیره و از روی شماره ی موبایل خودتون ساخته می شه مشکل دارید ، باز کردن سامانه پیامک با شماره های اختصاصی ۱۴ رقمی رُند این روزها هزینه ای کمتر از ۱۰۰ هزار تومن نیاز داره و شما به راحتی می تونید صاحب یکی از اونها بشید .
بد نیست حالا که این مطلب رو خوندید با ارسال پیامک به شماره ۳۰۰۰۸۳۰۴۲۹۰۲۹۰ نظراتون رو برام بنویسید و یا با مراجعه به اینجا عضو خبرنامه پیامکی جنتلمن بشید .
پ.ن : همیشه بعد از معرفی یه سایت می نویسم که با سایت مورد نظر هیچ ارتباطی ندارم و پول نگرفتم که براش تبلیغ کنم ! فقط چون از امکانات و خدماتش خوشم میاد معرفیش می کنم .
مامان ها همیشه از همه ی جهات بهتر از باباها هستن و بیشتر بچه ها ، مامانی هستن تا بابایی ! مامان ها به خاطر مهربونیشون همیشه دوست داشتنین و هیچ وقت بچه هاشون رو فراموش نمی کنن . مامان ها اگه نبودن اتاقمون خیلی کثیف بود و توش کلی میکروب باکتری زندگی می کرد و حتا نمی تونستیم توش راه بریم ! مامان ها از وقتی که بچه هاشون به دنیا میان کلی حرص می خورن تا بزرگ شن و کلی پیر می شن از دست ما !
روز مامان که می رسه شلوغ ترین جای ممکن طلافروشی ها هستن و بعدشم ظرف و ظروف فروشی ها ! همه دوست دارن برای ماماناشون طلا و ظرف و ظروف گرون قیمت بخرن و کلی مامانشون ذوق کنه . بعضی ها هم برای مامانشون فقط یه شاخه گل می خرن که حس خساستشون پشت یه شاخه گل مخفی شه و مامانه فکر کنه بچش در اوج بی پولی یه شاخه گل لااقل خریده ! البته تو پرانتز بگم که اون بچه هه توی عید به اندازه ی خیلی زیاد عیدی جمع کرده بود و دوست نداشت عیدی هاشو خرج هدیه مامانش کنه ! و مامان مهربون هم کلی بچه شو برا اون شاخه گل ماچ و بوسه می کنه .
روز مامان از روز بابا معروفتره و چون روز بابا بعد روز مامان قرار گرفته ، بچه ها پولشون تموم می شه و به باباها چیزی نمی رسه و بچه ها در حد یه جفت جوراب و یا شرت و عرق گیر برای باباها کادو می خرن ! کلن مامان ها همیشه از باباها ثروتمندترن و این ثروتشون مخفیه ! یعنی جدا از طلاهای زیادی که دارن کلی مهریه و اینا هم دارن و خلاصه کلی از باباهای بیچاره پولدارترن !
روز مامان که می رسه بعضی ها خودشونو می زنن به اون راه و چیزی به رو خودشون نمیارن و فرداش می گن : ای وای ، دیروز روز مامان بود ؟ من یادم رفت ! ایشالله سال دیگه ! و البته سال دیگه هم همینو می گن !
بعضی ها وقتی مامانشون پیر می شه ، می گیرن می برنش خونه ی سالمندان تا از دستش راحت شن ! من اصلن این روش رو دوست ندارم و از کسایی که این کارو می کنن زیاد خوشم نمیاد . البته کار بدی هم نیست و نسبت به ۱۴۰۰ سال پیش که خونه ی سالمندان نبود و بچه ها وقتی ماماناشون پیر می شدن می گرفتن می بردنش وسط بیابون ول می کردن و میومدن بهتره ! ولی وقتی مامان ها این همه برای ما زحمت می کشن که ما بزرگ شیم ، خیلی کار زشتی می کنیم که فراموششون می کنیم و می گیریم می بریمشون خونه ی سالمندان !
بعضی مامان ها هم زن بابا هستن و نسبت به مامان خودمون خشن ترن ، البته نه همشون هان ، ولی ۹۹ درصدشون از مامان خودمون خشن ترن و ما رو زیاد دوست ندارن ! این مامانا به نظر من ارزش کادو دادن ندارن و روز مامان لازم نیست براشون چیزی بگیریم ، البته اگر هم گرفتیم اشکال نداره ، ولی ضرورتی تو این کار نیست !
خلاصه امروز روز مامان هست و من این روز رو به همه ی مامان های خوب دنیا تبریک می گم ( البته روز زن هم هست ، ولی چون روز مرد وجود نداره و من نمی خوام تبعیض قائل شم ، به زناهایی که هنوز مامان نشدن چیزی نمی گم ! ) . اگه مامانتون هنوز توی این دنیاست ، فردا برید ببوسیدش و یه کادوی توپم بخرید که حسابی خستگیش در بیاد ، اگرم بردینش خونه ی سالمندان ، همین فردا برید برشون دارید بیارین خونه کنار خودتون و قدرشو بدونید . اگرم مامانتون دیگه تو این دنیا نیست ، امیدوارم خدا رحمتش کنه و بدونید که اون دنیا داره حال می کنه ، چون بهشت زیر پاشه و دیگه چی بهتر از این ؟! فردا برید سر مزارشون و این روز رو بهشون اونجا تبریک بگید و کلی یاد روزای خوبی که باهاش داشتین بیفتید … .
امیدوارم سایه ی مامان ها همیشه بالای سر بچه ها باشه و بچه ها هم قدرشون رو بدونن که بعدن افسوس یه دقیقه با اونا بودن رو نخورن … .
پ.ن ۱ : به مناسبت این روز پیشنهاد می کنم مستند Babies که من حدود یکی ، دو ماه قبل دیدمش رو ببینید . توی این مستند ۴ تا مامان از ۴ نقطه ی مختلف دنیا رو نشون می ده که بچه هاشون رو چجوری بزرگ می کنن و هر کدومشون چه روشی برای تربیت و بزرگ کردن بچه هاشون به کار می برن . توی این مستند می بینید که فرهنگ ها چقدر با هم مختلفه و مامان ها توی هر نقطه از دنیا طرز رفتارشون با بچه ها متفاوته . این مستند رو می تونید از اینجا دانلود کنید .
پ.ن ۲ : برای مامان ها آهنگ زیاد خونده شده و هر خواننده ای فکر کنم یه آهنگ به اسم بارون و یه آهنگم به اسم مادر خونده باشه ! ولی جدا از این همه آهنگ ها من این آهنگ دوران بچگیم رو خیلی دوست دارم ، البته با اینکه اسم آهنگ خانواده هست و موضوع اصلیش مامان نیست ! ولی شما فقط ۴ مصراع اولش رو گوش کنین و بقیشو تو روزای دیگه مثل روز بابا و اینا گوش کنین ! ولی کلن من این آهنگ رو خیلی دوست دارم و وقتی بچه بودم و از تلویزیون پخش می شد میخکوب می شدم و کلی باهاش حال می کردم . مخصوصن توی موزیک ویدیوش که بچه ها همه رو ابر ایستاده بودن و اینو می خوندن من خیلی خوشم میومد (یاد دوران بچگی بخیر ، آهنگ رو از اینجا دانلود کنید ) . البته آهنگ فیلم میم مثل مادر هم تو این روز جواب می ده ! پیشنهاد می کنم یه بار دیگه اون آهنگ رو امروز گوش کنید و یا اگه فیلمش رو دارید ، ببینید .