توی این پستم می خوام درباره ی یه شغل بنویسم که خیلی درآمدزایه و بعضی از آدم ها از این راه به سرمایه های کلان می رسن ! این شغل نه تجارته و نه ساخت و ساز و نه بساز بفروش و نه این جور چیزا ! شاید باورتون نشه ، ولی معرفی می کنم ، شغل شریف گدایی ( البته توی پرانتز متکدی گری ) ! البته قبل از اینکه ادامه بدم باید بگم که گدا داریم تا گدا ، من قبلا اینجا و اینجا درباره کودکان کار و کسایی که واقعا نیازمندن نوشته بودم ، ولی توی این پست درباره اون سری از گداها می نویسم که گدانما هستن و سرمایه وحشتناکی از این شغل به دست آوردن !
راستش یه روز توی خیابونای اطراف خونمون داشتم راه می رفتم و یه سری خرت و پرت خریده بودم که یه زنه با چادر خاکی و لباسا پاره پوره اومد جلوم و گفت : خدا خیرت بده ، می خوام عمل کنم ، پول ندارم ۲ تا بچه یتیم دارم و … ! ومنم که روحیه جنتلمنی دارم ۱۰۰ تومن بهش دادم بره عمل کنه خوب شه که کاش نمی دادم ! خلاصه تقریبا یه هفته از این ماجرا گذشته بود که امروز دیدم یکی زنگ خونمونو زد . منم آیفون رو گرفتم گفتم کیه ؟ گفت : فقیرم ، مسکینم ، ذلیلم و از این چیزا … . رفتم در رو باز کردم دیدم همون زنست که هفته قبل بهش پول داده بودم که سر و مر و گنده اومده دم در خونمون ! نه اثری از بخیه داشت و نه عوارض بعد از عمل توش بود ! بهم گفت : هوا سرده ۴ تا بچه یتیم دارم ( توجه کنید که تا هفته قبل ۲ تا بچه یتیم داشت ، یه هفته ای دو تاش به دنیا اومد ! ) نمی دونم بخاری ندارم ، گاز ندارم ، باید برم نفت بخرم و از این چیزا … و معلوم بود منو نشناخته ! منم سریع گفتم تو که هفته قبل می خواستی عمل کنی ، چی شد پشیمون شدی می خوای بری بخاری بخری ؟ خلاصه یکی دو تا لیچار بارش کردم و طرف که دید ضایع شده ، چپ چپ منو نگاه کرد و در وضعیت ضایعگی خفنی راشو کج کرد و رفت !
من نمی دونم این کار چه قدر درآمد داره که حاضر می شن هر روز یه دروغ سر هم کنن بیان از مردم پول بگیرن ! لا اقل از یه دروغ استفاده کنید که بعدا مثل این خانوم گدایه ضایع نشین برین پی کارتون !
حالا از این گدایه که بگذریم ، توی پمپ بنزینی که ۳-۴ کیلومتری خونمونه یه گدا هست که چون ما همیشه اونجا بنزین می زنیم آمارشو در آوردیم فهمیدیم توی حساب بانکیش کلی پول داره و خونه و همه چی هم داره ! با اون وضعیتی که لباس می پوشه ، هر کی ببینش خیال می کنه بدبخت بیچارست ولی اگه می شد با یه نگاه فهمید طرف تو حسابش چقدر پول داره اونوقت می فهمیدین اون بیشتر بدبخت بیچاره تره یا ما که داریم پول بی زبونمونو می دیم به این !
خلاصه داستان این جور گدایی ها هنوزم ادامه داره و خیلی ها هم این کار رو به عنوان شغل خودشون می دونن و کلی ازش پول در میارن ! باور کنید یه بار یه پیرمرده تو مترو یه پالتو تنش کرده بود و میومد تو هر واگن گریه می کرد و کلی تو سرش می زد و بعد بلند می شد پول جمع می کرد می ریخت تو جیب پالتوش و می رفت واگن بعدی و همین کارارو دوباره انجام می داد ، بعد من برام سوال شده بود که جیب پالتو این یارو مگه چقدره که این همه پول توش جا می شه ؟! باور کنید وقتی از جلو من رد شد پشت پالتوشو دیدم ، از پول باد کرده بود و قشنگ هم معلوم بود پشت پالتوش پر پوله ! مثل اینکه جیباش سوراخ بود راهی به تو پالتوش داشت بعد پولارو هل می داد تو جیبش که برن پشت پالتوش جاسازی بشن !
در اینجا یه سری نتیجه گیری می کنم که اگر کسی خواست به این شغل شریف روی بیاره فوت و فنشو بدونه و ضایع نشه :