یه زمانی بود که دوبله کردن بازی های کامپیوتری خیلی رو اوج بود و شرکت های زیادی تاسیس شدن و بازی های کامپیوتری رو به فارسی دوبله می کردن . اون زمان هم ، دوبله کردن بازی ها خیلی راحت بود ، چون معمولن فایل های صدای بازی ها به صورت mp3 یا wave توی فولدری هنگام نصب بازی قرار داشت و فقط با تغییر اون ها می شد دیالوگ های بازی رو عوض کرد .
در کنار بازی هایی که زحمت و هزینه برای دوبله ی دقیق و صحیحش خرج می شد و از گوینده های معروف توش استفاده می شد ، بودن کسایی که بازی ها رو خیلی آماتوری دوبله می کردن و حتا داستان بازی رو به طور کل عوض می کردن . دوبله های این طوری همراه با دیالوگای بامزه و خنده دار بود و حین بازی کردن هر چیز بی ربطی رو انتظار داشتید که بشنوید !
فکر کنم دوران راهنمایی بودم که بازی The House of the Dead 2 رو یه تیم آماتوری دوبله کرده بودن و منم بدون اینکه بدونم دارم یه بازی دوبله می خرم ، سی دیش رو خریدم و اومدم نصب کردم ! اصل داستان این بازی درباره یه دانشمند دیوونست که یه سری زامبی رو توی شهر پخش کرده ، ولی دوبله ی این بازی برگرفته از یه فیلم قدیمی ایرانی بود ! ( اگه اشتباه نکنم فیلم “قیصر” )
اسم تمام شخصیت های بازی عوض شده بود و اسمای کارکترهای این فیلم مثل کامران، کِریم آب منگل و… رو روی شخصیت ها گذاشته بودن و همدیگه رو به این اسم صدا می زدن ! حتا داستان بازی هم کلن عوض کرده بودن و انتهای بازی باید به سراغ مهندس سرلک می رفتیم و می کشتیمش !
جالبترین بخشش هم دستکاری توی آهنگ های بازی بود ! تمام آهنگ های بازی رو با آهنگ های محلی و سنتی ایرانی جایگزین کرده بودن و وقتی هم بازی تموم می شد شخصیت های بازی پارتی گرفته بودن و صدای پارتی رو جای آهنگ آخر بازی گذاشته بودن !
چند روز پیش که داشتم سی دی های قدیمیم رو مرتب می کردم این بازی رو دوباره دیدم و به یاد قدیم ریختمش و بازی کردم و تمام خاطراتم زنده شد و تصمیم گرفتم آپلودش کنم تا بقیه هم بازی کنن و روحشون شاد شه !
این بازی رو من روی گوگل درایوم آپلود کردم و از اونجا می تونید دانلود کنید . چون حجمش زیاد بود و هاست من محدوده نمی تونم مستقیم آپلودش کنم ولی اگه کسی بعد از دانلود امکانشو داشت لینک مستقیم ازش بده خوشحال می شم .
پ.ن : اگر شما هم از این طور بازی ها با دوبله ی کمدی سراغ دارید حتمن بگید خیلی دوست دارم معرفیش کنم و یه آرشیو ازش تو وبلاگم داشته باشم .
فکر کنم همه نرم افزار وینمپ ( winamp ) رو بشناسین ، نرم افزاری که ۱۵ ساله با ماست و از زمان اومدنش انقلاب بزرگی توی دنیای player ها آغاز کرد . داشتن امکانات بصری و تم های زیاد و قابلیت افزودن پلاگین و… از زمان اومدن این برنامه ، وینمپ رو خیلی متمایز کرده بود . هر چند بعدش رقبای وینمپ هم به تقلید از اون یه سری امکانات به برنامه هاشون اضافه کردن و به رقابت با وینمپ پرداختن .
با افزوده شدن امکانات بیشتر به پلیرهای دیگه و اومدن پلیرهای سبکتر و شاید ساده تر طرفدارهای وینمپ متاسفانه خیلی کم شد ، به طوری که حدود ۱-۲ ماه قبل کمپانی Nullsoft که توسعه دهنده ی وینمپ هست اعلام کرد از ۲۰ دسامبر وینمپ رو دیگه توسعه نمی ده و روند توسعش متوقف می شه …
امروز حدود ۳ هفتست که وینمپ ، نسخه ی ۵٫۶۶۶ رو برای ویندوز ارائه کرده و برای همیشه قراره همین نسخه با ما بمونه ، برای کسایی مثل من که با وینمپ به دنیای موسیقی و رادیوهای اینترنتی و … پا گذاشته بودن و سال های زیادی رو با وینمپ گذرونده بودن خیلی سخته .
دل کندن از وینمپ به این راحتی ها ممکن نیست و مطمئنن تا جایی که سیستم عامل ها از آخرین نسخه وینمپ پشتیبانی کنن ، وینمپ با من خواهد بود و فکر نمی کنم هیچ جایگزینی بشه براش پیدا کرد .
نمی خوام بیام و ویژگی های وینمپ رو نسبت به بقیه پلیرها دونه دونه بگم ، ولی اگه شما وینمپ باز نبودید همین الان دعوتتون می کنم برید آخرین نسخش رو دانلود کنید و لذت گوش دادن فایل های صوتی رو باهاش تجربه کنید و بدونید وینمپ بازا الان چه حسی دارن که قراره دیگه آپدیتی ازش نبینن …
این ویدیوی ۶ ثانیه ای هم “گوش بدید” ، برای وینمپ بازا خیلی آشناست و قطعن برای شماها هم که یک بار وینمپ رو ریختین و بازش کردین آشناست …
آپدیت ۱۷ دی ۱۳۹۲ : اینجا خبری خوندم در رابطه با اینکه ، کمپانی ای به اسم Radionomy ، وینمپ و سرویس رادیویی شوتکست رو خریده و قصد توسعه مجددشونو داره ! فکر می کنم به زنده موندن این نرم افزار محبوب داریم امیدوار می شیم و این خبر خیلی خوبی برای عاشقای وینمپه . ( مرسی از محمد که لینک خبر رو داد )
اگه پستای منو دنبال کرده باشید می دونید که من عاشق بازی های معمایی کلیکی هستم و هر بازی ای تو این سبک ببینم تقریبن خوشم اومده ازش . الان هم می خوام یه بازی خیلی باحال تو همین سبک معرفی کنم ، ولی قبلش یه خبر خیلی هیجان انگیز هم بدم که چند وقت قبل مطلع شدم و اونم اینه که کمپانی microids داره قسمت سوم بازی سایبریا رو می سازه و اگه سایبریا نمی دونید چیه و به نظرتون این خبر هیجان انگیزی نیست پیشنهاد می کنم حتمن دو قسمت قبلی سایبریا ( مخصوصن قسمت اولش که من خیلی دوسش دارم ) رو بازی کنید . اما بریم سراغ بازی ای که می خوام معرفی کنم.
چند وقت قبل توی وبلاگم بازی Machinarium رو معرفی کردم . بازی ای که به نظرم یکی از بهترین بازی های توی سبک معمایی-کلیکی بود و گرافیک و همه چیش عالی و جذاب بود . کمپانی amanita design سازنده ی همون بازی ، سال ۲۰۱۱ از بازی جدیدش به اسم Botanicula رونمایی کرده که من مدتی قبل متوجه شدم و اونو بازی کردم . سبک بازی مثل همون Machinarium کلیکی هست ولی از نظر و گرافیک و داستان خیلی تفاوت داره .
به نظرم amanita design قصد داره توی هر محصولش گرافیک خاصی رو به کار ببره و توی بازی های مختلف این شرکت می شه اینو دید. بر خلاف Machinarium ، گرافیک و طراحی های Botanicula کلن متفاوته و توی خیلی از قسمتاش از عکس های واقعی استفاده شده .
البته معماهایی که توی بازی وجود داره هم نسبت به Machinarium خیلی ساده ترن و می شه گفت معماهای متوسطی داره و راحت می شه حلشون کرد .
نکته ی خیلی مهمی که توی بازی های amanita design وجود داره ، عدم دیالوگ هست و این نبود دیالوگ باعث می شه بازی جهانی تر بشه و هر کسی بتونه اونو بازی کنه . معمولن بازی های این سبکی مثل همون سایبریا پر از دیالوگه و اگه زبان خوبی نداشته باشید یا باید از نسخه ی فارسی این جور بازی ها استفاده کنید یا تو حل خیلی از معماها گیر می کنید ! چون جواب بیشتر معماها رو باید از دیالوگ هایی که صورت می گیره بفهمید .
Botanicula داستان یه پشه و یه قارچ و یه شاخه و دو تا دونست که یکی از اون دونه ها ، توی خودش بذر کاشت یه درخت رو داره که آفت ها دارن نسل اون درخت رو از بین می برن . شما باید به این ۵ شخصیت کمک کنید که بذر رو به پایین درخت برسونن و اونو بکارن .
کلن چون توی این بازی ها شخصیت ها نمی میرن و رفتن به مرحله های بعدی لازمش اینه که معماهایی حل بشه ، هم به آرامشتون کمک می کنه و هم حافظتون درگیر می شه . توی این سبک بازی ها هم به نظرم هنوز کمپانی microids حرف اول رو می زنه و پیشنهاد می کنم بعد از سایبریا بازی های دیگه ی این کمپانی مثل Thorgal: Curse of Atlantis ، Still Life و… رو هم بازی کنید .
دوتا خبر مرتبط هم اینکه :
این ترم من پروژه ی کارشناسیم رو ارائه دادم ! پروژم سیستم نظرسنجی آنلاین بود که با PHP نوشته بودم . توی این پستم می خوام درباره این پروژه بنویسم و کدهاشو رو به صورت آزاد در اختیارتون بزارم . قبل از هر چیز بگم که چون تاکید من توی این پروژه بیشتر به زبون PHP بود ، از نظر رابط کاربری و طراحی خیلی ساده و ابتداییه و من اصلن برای ظاهر و کدهای HTML وقت زیادی نزاشتم و سعی کردم خیلی سریع کدهای این قسمت ها رو بنویسم ! برای همین شاید ۹۰% تمرکزم روی کارکرد برنامه بود نه ظاهر و HTML و CSS . شما می تونید اگر دوست داشتید رابط کاربری و ظاهرشو اونجو که می خواید تغییر بدید و برای خودتون شخصی سازیش کنید .
اما اول بزارید بگم این پروژه رو چه جوری می شه راه انداخت تا اگه خواستید روی سرور نصب کنید روند نصبش رو بدونید . در آخر کل کدها و چیزایی که لازم هست رو براتون گذاشتم که می تونید دانلود کنید و ببینید .
دیتابیس پروژه ۷ تا جدول داره که قبل از هر چیز باید جدول های دیتابیس رو درست کنید . توی کدهایی که دانلود می کنید یه فولدر به نام SQL وجود داره که توش کدهای ساخت جدول ها وجود داره . اگه کار با دیتابیس رو بلدید که کافیه اونو به دیتابیس Import کنید ، اما اگه مبتدی هستید و نمی دونید چه طوری باید این کارو کنید بهتون می گم .
برای این کار باید اول یه دیتابیس به هر اسمی که دوست دارید بسازید . بعد وارد دیتابیس بشید و روی Import کلیک کنید ( اگه از phpmyadmin استفاده می کنید Import توی منوی بالای صفحست ) . حالا روی Brows کلیک کنید و فایل sql پروژه رو باز کنید . دقت کنید که Character رو روی UTF-8 بزارید . وقتی روی گزینه تایید کلیک کنید می بینید که تمام جدول ها توی دیتابیس ساخته می شن .
راه دیگه هم اینه که فایل sql رو توسط یه ادیتور مثل notepad باز کنید و کدهاشو به صورت کوئری وارد دیتابیس کنید که این روش هم تقریبن سادست . حالا که جدول ها رو داریم باید بریم سراغ خود پروژه .
توی فایلی که دانلود کردید فولدری به عنوان Project هم وجود داره که در اصل کل کدهای پروژست . کافیه همه ی فایل های داخل اون رو روی سرور کپی کنید تا سیستم قابل استفاده بشه .
نکته مهم اینه که قبل از استفاده از سیستم باید دیتابیس رو به پروژه وصل کنید . برای این کار توی کدهای پروژه به فولدر systemadmin برید و بعد وارد class بشید ، فایل connection.php رو توی یه ادیتور مثل notepad باز کنید و بعد توی ۴ خط اولش اطلاعات دیتابیس رو وارد کنید که من به فارسی مقابل هر کدومشون نوشتم چه چیزی رو باید وارد کنید و یه مقدار پیشفرض هم به هر کدومشون دادم .
define(“DB_DATABASE”,”project”); //نام دیتابیس
define(“DB_HOST”,”localhost”); // آدرس دیتابیس
define(“DB_USER”,”root”); // نام کاربری دیتابیس
define(“DB_PASS”,””); // رمز عبور دیتابیس
وقتی این کارو کردید همه چی آمادست و می تونید از سیستم استفاده کنید .
توی پروژم سعی کرم تمام چیزهایی که برای یه سیستم نظرسنجی لازمه رو بیارم و شاید بشه گفت بیشتر گزینه های لازم برای این کار رو داره . اول از همه باید نظرسنجی ها رو بسازید تا بتونید از سیستم استفاده کنید . صفحه ی مدیریت توی فولدر systemadmin هست ، اگه بعد از آدرس یک systemadmin/ بزارید وارد قسمت مدیریت می شید . هم نام کاربری و هم رمز عبور برای بار اول admin هست که البته بعد از وارد شدن می تونید رمز رو عوض کنید .
توی صفحه مدیریت شما اول از همه باید گروه تعریف کنید . تا وقتی گروه نساخته اید نمی توانید نظرسنجی بسازید . وقتی گروه ها را تعریف کردید می تونید شروع به ساخت نظرسنجی کنید . هر نظرسنجی مربوط به یک گروه است و فقط داخل اون گروه قابل نمایش است . نظرسنجی ها رو به صورت تک انتخابی و چند انتخابی می تونید بسازید و براشون هر تعداد که می خواید گزینه تعریف کنید .
از طریق قسمت مدیریت نظرسنجی ها می تونید نظرسنجی ها رو فعال یا غیر فعال کنید . اگر نظرسنجی ای غیر فعال بشه آمارش از بین نمی ره ولی کسی نمی تونه توش شرکت کنه و به نوعی آرشیو شده حساب می شه .
از طریق قسمت تماشای نتایج می تونید آمار رو به صورت تفکیکی و یا کلی ببینید . آمار کلی بهتون تعداد انتخاب هر گزینه و درصد انتخابش رو می ده و آمار تفکیکی بهتون جدولی از شرکت کننده ها و گزینه هایی که انتخاب کردن رو نشون می ده .
در بالای صفحه ی مدیریت توسط قسمت تنظیمات می تونید نام و رمز عبورتون رو عوض کنید . همچنین از قسمت کاربران سیستم می تونید برای سیستم چند کاربر با نام کاربری و رمز عبورهای مختلف تعریف کنید . دو سطح دسترسی مدیر و کاربر عادی بهتون اجازه می ده دسترسی کاربران رو محدود کنید . مدیران به همه ی قسمت ها دسترسی دارن و کاربران عادی نمی توانند مدیر یا کاربر تعریف کنند .
کلن حدود ۲ هفته برای نوشتن این پروژه وقت گذاشتم و از نتیجش هم راضیم . کدهای پروژم رو به صورت متن باز ( Open Source ) در اختیارتون می زارم تا اگه دوست داشتید ازشون استفاده کنید و چون به صورت آزاد گذاشتم هر گونه تغییری که بخواید می تونید توش بدید .
توی کدها هم تمام کامنت ها و توضیحات رو به فارسی نوشتم تا بدونید هر تابع چه کاری انجام می ده و بهتر درکش کنید .
توجه کنید که توی قسمت دمو برای ورود ، نام کاربری admin و رمز عبور هم admin است . دسترسی به تنظیمات رو توی این نسخه برای مدیر بستم تا کسی رمز مدیریت رو عوض نکنه ، ولی می تونید خودتون یه مدیر تعریف کنید و قسمت تنظیماتش رو ببینید .
قبل از شروع باید بگم که این پستم در اصل یه طرح تحقیقاتی برای درس رباتیکه و قراره این مطلب رو سر کلاس ارائه بدم ، ولی چون از موضوعش خوشم اومد گفتم اینجا هم بیارم که شما هم بخونیدش . سعی کردم ۱۲ تا ایده ی گجت که به نظرم جالب هست رو از توی اینترنت جمع آوری کنم و اونا رو توی یه مطلب جمع و جور بیارم . این ایده ها از سایت های مختلف جمع آموری شده و منبع هر کدوم رو هم آوردم که اصل مطلب رو بخونید . سعی کردم از هر طرح هم خودم یه برداشت آزاد داشته باشم و چیزهای جالبی که به ذهنم می رسه رو دربارش بگم و شاید بشه کاملترش کرد . اما بریم سراغ ایده ها !
۱- اسپری همه رنگه
این طرح جالب رو توی مطلبی دیدم که درباره ی طرح های پیشنهادی ای بود که اپل در آینده می تونه تولید کنه ! بین اون ایده ها به نظرم این از همشون جالبتر بود . می شه مثل چاپگر که با سه رنگ اصلی همه ی رنگ ها رو می سازه ، توی این اسپری هم ۳ رنگ اصلی رو جاسازی کرد و با درجه هایی که روش داره رنگ مورد نظرمونو به اسپری بدیم و اسپری با ترکیب متناسب ۳ رنگ ، رنگ رو بسازه . البته می شه روی این اسپری یه ال سی دی هم گذاشت که رنگ خروجی رو نشون بده و متوجه بشیم قراره چه رنگی از اسپری خارج بشه . منبع این مطلب هم اینجاست .
۲- دیدن فوتبال از دیدن فوتبالیست
این ایده یه ایده ی خیلی جالب برای فوتبال دوستاست . فرض کنید توی استادیوم نشستید و با گوشیتون می تونید از دید فوتبالیست ها بازی رو ببینید . این ایده در اصل از یه دوربین کوچیک و یه اپلیکیشن موبایل تشکیل شده . هر بازیکن یه دونه از این دوربین ها که به وایرلس استادیوم وصله رو روی پیرهنش نصب می کنه و تماشاچی ها هم توی استادیوم با گوشی هاشون به همون شبکه ی وایرلس داخل استادیوم وصل می شن و از طریق اپلیکیشن مخصوصی می تونن از دید هر کدوم از بازیکنا که می خوان بازی رو ببینن . اینجوری جذابیت تماشای فوتبال خیلی بیشتر می شه و تماشاچی حس حضور توی زمین بازی رو هم داره . به نظرم با اومدن تلویزیون های تعاملی می شه این ایده رو اون تو هم آورد و به صورت اینترنتی هر کسی بتونه از دید هر بازیکنی که می خواد فوتبال رو ببینه . البته از این ایده می شه توی ورزش های دیگه هم استفاده کرد و فقط مخصوص فوتبال نیست . منبع این ایده هم اینجاست .
۳- ساخت بو
شاید دور از باور نباشه که چند سال دیگه در کنار اسپیکرهای کامپیوتر دستگاهی برای تولید بو هم قرار بگیره . احتمالن در سال های آینده فایل هایی با فرمت های خاص وجود دارن که با باز کردن اون فایل ها بویی رو استشمام می کنیم ! این گجت وظیفش تولید بو هست و با قطعاتی که روش نصبه می تونه بوی مورد نظر رو تولید و پخش کنه . با تولید این گجت برای کامپیوترها می شه گفت احتمالن در آینده حین بازی کردن بوی محیط بازی رو هم احساس می کنیم . مثلن بوی باروت توی میدون جنگ یا بوی ترمز ماشین وسط مسابقه ! این گجت ایدش واقعن فوق العادست و دور از انتظار هم نیست . می تونید اینجا دربارش بیشتر بخونید .
۴- فاصله صحیح از تلویزیون
این ایده هم به نظرم جالب بود و می شه روش کار کرد . این گجت یه سنسوره که بالای تلویزیون نصب می شه و اگه کسی فاصلش از تلویزیون کمتر از ۵۰ سانتی متر باشه تصویر تلویزیون غیر شفاف می شه و وقتی فاصله ی فرد با تلویزیون به حد مجاز رسید تصویر صاف می شه . البته به نظرم می شه کاری کرد که این طول برای تلویزیونای بزرگتر بیشتر بشه و درجه ای برای تنظیم کردن طول روی دستگاه جاسازی کرد . می شه حتا با تکنولوژی تشخیص چهره سن بیننده رو حدس بزنه و فاصله مجاز رو براش تعیین کنه . توضیحات بیشتر از این ایده رو اینجا بخونید .
۵- برش کیک به قسمت های مساوی
شاید برای شما هم پیش اومده باشه که توی تولد یا جشنی خاص موقع بریدن کیک متوجه می شید کیک رو بزرگ بریدید و به بعضی مهمونها مجبورید قطعات کوچیکتر بدید ! ولی این گجت مشکلتون رو حل کرده . کافیه اون رو وسط کیک بزارید و بهش بگید چه تعداد برش می خواید و بعد گجت با توجه به اندازه کیکتون توسط نور لیزر قطعات رو مشخص می کنه و شما فقط کافیه روی خطوطی که مشخص کرده رو ببرید . اینجوری به تعداد مساوی قطعات کیک دارید و به همه ی مهمون ها به یک اندازه کیک می رسه . منبع این ایده هم اینجاست .
۶- قلم با قابلیت تبدیل متن به دیتا
این قلم دارای یه سری سنسور هست و وقتی باهاش می نویسید ، متنی که نوشتید رو تشخیص و تبدیل به دیتا می کنه و روی حافظه ای که داره ذخیره می کنه . اینجوری اگه یه وقت کاغذ رو از دست بدید خیالتون راحته که لااقل یه نسخه ازش رو روی حافظه قلم دارید . البته به نظرم اگه می تونست حین نوشتن یه نسخه ی اسکن شده هم از روی حالت دست تهیه کنه خوب بود . منبع این ایده اینجاست .
۷- کمک به معلولین
این ویلچر طراحی خیلی خاصی داره که برای هر نوع معلولیتی مناسبه . با این ویلچر معلول می تونه از هر محیط و سطحی عبور کنه و مشکلی در این زمینه نداره . بهترین قابلیتش تغییر حالت ویلچر با توجه به نوع معلولیته که سعی می کنه به حالتی تبدیل شه که معلول به راحتی بتونه ازش استفاده کنه . توضیحات بیشتر از این طرح رو اینجا بخونید .
۸- کم و زیاد کردن شعله اجاق
وقتی یه قابلمه ی بزرگ روی اجاق باشه برای دیدن شعله ی اجاق مجبوریم خم بشیم و شعله رو ببینیم که انجام مدام این حرکت برای کمر و برخی عضلات مناسب نیست . با این وسیله می شه شعله ی گاز رو بدون خم شدن دید . این گجت یه دوربین داره و شعله رو روی ال سی دی ای که رو به شماست نمایش می ده و شما بدون خم شدن می تونید شعله رو کم یا زیاد کنید . توضیحات بیشتر این ایده رو هم اینجا بخونید .
۹- توربین آبی
این گجت ایده ی خیلی خوبی برای تولید انرژیه . شما کافیه اونو به شیر آب وصل کنید و بعد گجت با توجه به توربین هایی که توش جاسازی شده جریان آب رو به الکتریسیته تبدیل می کنه . با توجه به اینکه توی آپارتمان ها مصرف آب تقریبن بالاتره ، می شه با نصب همچین قطعه ای روی فلکه های اصلی آب بخش کوچکی از انرژی ساختمان رو تامین کرد و در مواقع ضروری و قطعی برق ازش استفاده کرد . توضیحات بیشتر درباره این ایده رو می تونید اینجا بخونید .
۱۰- تلفن به سبک کارآگاه گجت
توی کارتون کارآگاه گجت حتمن دیدین که وقتی رییس گجت باهاش تماس می گرفت اون تلفن هوشمندش که توی انگشت دستش بود رو در میاورد و با رییس صحبت می کرد . این ایده دقیقن تقلیدی از همون تلفن معروف گجته . شما با پوشیدن این دستکش از طریق بلوتوث به گوشی تلفنتون متصل می شید و هر کسی که زنگ زد می تونید با سبک گجت باهاش صحبت کنید . هر چند این همون هندزفریه ، ولی سبک و پیاده سازیش خیلی جالبه . توضیحات بیشتر رو اینجا می تونید بخونید .
۱۱- پریز برق هوشمند
این پریز با محاسبه ی جریان عبوری تشخیص می ده وسیله ی الکتریکی ای که بهش متصل هست روشنه یا نه ، اگه متوجه بشه وسیله خاموشه و دوشاخه هنوز به پریز وصله اول با روشن شدن یه ال ای دی قرمز بهتون اخطار می ده و اگه توجه نکنید بعد از ۱۰ دقیقه دو شاخه رو از پریز می کشه بیرون ! ایده ی جالبیه و توی مصرف برق هم می شه صرفه جویی کرد . اگر می شد زمان کشیده شدن دو شاخه رو هم تنظیم کرد عالی می شد . مطلب کامل رو اینجا بخونید .
۱۲- چمدان شارژری !
فرض کنید به سفر رفتید و قبل از مراجعه به هتل متوجه می شید شارژ تلفن همراهتون تموم شده و نمی دونید چه جوری با هتل تماس بگیرید . در این جور مواقع این چمدون به کمکتون میاد و با جریان الکتریسیته ای که بر اثر چرخش چرخ هاش تولید می شه می تونه گوشی و وسایل دیگتون رو شارژ کنه . اینجوری وقتی با چمدون راه می رید جریان الکتریسیتع توی باتری هاش ذخیره می شه و هر وقت بهش نیاز پیدا کردید در خدمتتونه ! توضیحات بیشتر این ایده رو اینجا بخونید .
این ها ۱۲ تا ایده و محصول گجتی بود که به نظم جالب اومدن . اگه شما هم گجت خاصی رو دیدید که به نظرتون جالبه خوشحال می شم معرفی کنید .
پ.ن: ویدیویی رو هم مدتی قبل دیدیم که بی مناسبت با این پستمم نیست . توی این ویدیو دنیایی تصور شده که توش همه ی گجت ها و محصولات با موتورهای سوختی کار می کنن . توی این ویدیو می بینید اگه موتورهای الکتریکی اختراع نشده بودن دنیا و گجت ها چه جوری بودن . ایده ی ویدیو خیلی جالبه و خیلی خوب هم ساخته شده . این ویدیو رو از اینجا می تونید ببینید .
امروز توی یه سایت خارجی درباره ی ویروس جدید monda می خوندم که برام خیلی عجیب و جالب بود . توی اون مقاله درباره ی ویروس monda و راه های مقابله با اون مفصل نوشته بود و نکته ی جالبش اینه که این ویروس به صورت کد باز ( open source ) در اختیار مردم قرار گرفته ! یعنی فایل اجرایی ویروس و مدیریتش رو هر کسی می تونه دریافت کنه و با اون هر کسی رو هک کنه !
monda اصلن چی هست ؟
ویروس monda که کمتر از ۱ هفته از پیدایشش می گذره وقتی وارد سیستم می شه اول از همه به صورت مخفیانه وبکم رو روشن می کنه و تصویر زنده ی فرد رو برای هکر می فرسته و هکر می تونه طعمش رو ببینه و زیر نظر بگیره !
وقتی طعمه برای لحظاتی از پای سیستم بلند شه ، هکر با دیدن این صحنه دست به کار می شه و این کارها رو می تونه انجام بده :
یکی از امکانات خیلی وحشتناک این ویروس دیدن تصویر وبکم وقتیه که کامپیوتر خاموشه ! شاید بگید مگه می شه ؟ ولی برنامه نویس monda با زیرکی کاری کرده که وقتی طمه سیستم رو خاموش کرد فقط فن ها و چراغ های داخل کیس از کار بیفتن و در اصل کیس به کار خودش ادامه می ده ! یعنی به نظر کیس خاموش میاد ولی در اصل روشنه و هکر هم تصویر وبکم رو داره و هم می تونه هر کاری که می خواد بکنه !
اما حالا باید چی کار کرد ؟
در حال حاضر متاسفانه هیچ آنتی ویروسی موفق نشده monda رو شناسایی و نابود کنه و تنها راه مقابله با اون قطع کردن وبکم هست . اگر از سیستم های خونگی و ثابت استفاده می کنید و وبکمتون به کیس وصله اون رو از کیس جدا کنید و در مواقع ضروری وصلش کنید و ازش استفاده کنید . اگر لپ تاپ دارید باید متاسفانه از خیر وبکم لپ تاپتون بگذرید و اون رو به نمایندگی ببرید تا وبکم رو از روش باز کنه . چون این ویروس به قدری پیشرفتست که به محض اینکه کوچکترین اتصال وبکمی رو شناسایی کنه دست به کار می شه و قطع کردن و پاک کردن درایور وبکم به تنهایی کافی نیست !
خلاصه اینکه تا زمانی که این ویروس در اختیار همه می تونه باشه و آنتی ویروسی هم نمی تونه از بین ببرش باید وبکم رو بیخیال شید و فعلن ازش استفاده نکرد ! چون اگه ویروس وبکمی رو شناسایی نکنه فعالیتی نداره و سیستمتون در امانه .
من هم این ویروس رو دانلود کردم و تست کردم و دیدم کاملن کار می کنه و می شه باهاش به سیستم قربانی کلی خسارت زد . شما هم اگه دوست دارید monda رو تست کنید و دوستتون رو هک کنید اون رو می تونید از لینک زیر دانلود کنید . توجه کنید که قبل از نصب حتمن فایل راهنما رو بخونید تا آسیبی به سیستمتون وارد نشه .
صفحه ی دکستاپ منو هر وقت هر کی می بینه تعجب می کنه و می گه : چقدر شلوغه ! البته فکر کنم دکستاپ بیشتر کسایی که با کامپیوتر چند تا کار رو همزمان انجام می دن و می خوان همه چی دم دستشون باشه همینجوریه ! این شلوغی بعضی وقتا برای خودمم دردسرساز می شه و دنبال یه آیکون یا برنامه ی خاص باید کلی بگردم و معمولن هم با فشار دادن حرف اول کلمه ی اون شورتکات ( Shortcat ) پیداش می کنم و مستقیم نمی تونم ببینم که کجاست !
اما چند روزه که با Fences آشنا شدم و اینقدر به کارم اومد که گفتم به شما هم معرفی کنم . کار این برنامه دسته بندی آیکون ها بر اساس فرمتشونه و یه دکستاپ جم و جور براتون درست می کنه . با این برنامه می تونید فایل ها و فولدرای دکستاپتون رو دسته بندی کنید و هر دسته رو توی هر جایی از دکستاپتون بزارین . البته خوبی این برنامه اینه که جایگزین دکستاپ نمی شه ! فقط یه سری پنجره به دکستاپتون اضافه می کنه و بهتون اجازه می ده توی هر پنجره طبق دسته بندی ای که تعریف کردین آیکوناتونو اضافه کنید . دکستاپتونم سر جاشه و می تونید آیکون های مهم ترو توی همون دکستاپ بزارین و به اون پنجره ها منتقل نکنید .
خیلی برنامه ی خوبیه و به درد کسایی که دکستاپشون حسابی شلوغه می خوره و می تونن یه دکستاپ جم و جور داشته باشن . این برنامه رو می تونید از اینجا دانلود کنید .
پ.ن : اول از همه ببخشید که یه مدت به خاطر امتحانام نرسیدم اینجا رو بروز کنم و دوم هم اینکه از دوستم سعید ( که نخواست فامیلیش فاش شه ! ) تشکر می کنم که این برنامه رو بهم معرفی کرد و منم به شما معرفی کردم ! در ضمن یه سری خبرای خوب هم دارم که همشو به زودی می گم و می بینید !
حدود چند ماه قبل توی فرندفید با این مقاله روبرو شدم که درباره ی بازی ایرانی ای به اسم کوهنورد بود . توضیحاتی که توی این مقاله خوندم خیلی به نظرم جالب اومد و از همه جالبترش این بود که نوشته شده بود این بازی با Game maker ساخته شده و خیلی منتظر بودم تا زودتر به بازار بیاد و ببینم چه جور بازی ایه !
بعد از تجربه ی خوب بازی میرمهنا که دربارش اینجا نوشتم ، منتظر بودم کوهنورد رو هم ببینم و یه مقایسه ای بکنم . البته درسته که این بازی ۲ بعدیه و میرمهنا یک بازی ۳ بعدی ، ولی می شه از نظر داستان و چیزای دیگه این دو تا رو یه مقایسه کوچیک کرد .
حدود ۱ هفته قبل بازی رو خریدم ، توی اولین نگاه اصلن باورم نمی شد بازی با Game maker ساخته شده ! چون من با این برنامه کار کرده بودم و فکر نمی کردم چنین امکانات قوی ای داشته باشه . داستان و سبک بازی هم در نوع خودش جدیده و آدم رو یه جورایی معتاد می کنه .
کل بازی ، داستان یه کوهنورده که توی یه رقابت با یه سری کوهنورد دیگه مسابقه می ده و توی هر مرحله مشکلات اون ها رو برطرف می کنه . بازی ، همونجور که گفتم ۲ بعدیه و می شه گفت یه جورایی در حد بازی های خوب دو بعدی خارجی مثل shank هست .
حرکات و فن های شخصیت بازی هم خیلی زیاده و بازیکن رو با کلید های زیادی درگیر می کنه که به نظرم خیلی خوبه . توی مراحل هم ، امتیازاتی برای خرید تجهیزات بیشتر وجود داره که بازی رو جذابتر کنه و بازیکن رو مجبور کنه که بعد از خرید تجهیزات به مراحل اول برگرده و قسمت های مخفی بازی رو پیدا کنه . هر مرحله هم یک گالری داره که مثل خیلی دیگه از بازی های این سبکی داشتن این گالری بازیکن رو تشویق می کنه به دنبال کلیدش بگرده و گالری رو باز کنه ! در کل بازی خیلی خوبیه و در نوع خودش نسبت به بازی های ساخته شده تو ایران بی نظیره . اما نقاط ضعفی هم داره !
همونجور که از قول سازنده های بازی گفتم ، بازی با Game maker ساخته شده ، یکی از مشکلاتی که این برنامه داره اینه که توی مراحلی که از آبجکت های زیادی استفاده بشه ، حرکت شخصیت و بقیه ی آبجکت ها کند می شه و این مشکل توی بازی کوهنورد هم دیده شده . متاسفانه در بعضی از مراحل این بازی ، که پر باشه از آبجکت ، حرکت شخصیت ها کند انجام می شه . البته سعی کردن خیلی شلوغش نکنن که بیش از حد کند نشه ، این کندی ای هم که توی بعضی مرحله هاش داره خوشبختانه خیلی هم آزار دهنده نیست و می شه بازی کرد .
مشکل دیگه هم داشتن باگ هایی توی بعضی از مراحله که متاسفانه هنوز توی بازی های ایرانی ندیدیم که قبل از عرضه به طور کامل این باگ ها برطرف بشه و بازیکن با این باگ ها معمولن روبرو می شه و کاری هم نمی تونه کنه . بعضی وقت ها هم توی بعضی مرحله ها بکگراند بازی نمایش داده نمی شه که این هم یک مشکل دیگست !
از نظر دوبله خیلی راضیم و مثل بعضی بازی های دیگه ی ایرانی نیست که توی خونه و با یه هدست ضبط شده باشه ! خیلی خوب کار شده و توی این بازی یک سری از دوستای خوب گویندم مثل ارسلان جولایی و امین قاضی هم گویندگی کردن که بهشون تبریک می گم .
پیشنهاد می کنم این بازی رو تهیه کنین ، مطمئنن اگه به بازی های دو بعدی و فانتزی علاقه دارید ، این بازی رو هم دوست خواهید داشت .
اگه یادتون باشه چند وقت پیش مطلبی نوشتم با عنوان نرم افزارهای فراموش شده ی ULEAD و اونجا یه سری برنامه رو معرفی کردم که دیگه بروز نشده بودن . یکی از اون برنامه ها ULEAD COOL 3D Production Studio بود که وقتی ULEAD اونو تو سال ۲۰۰۲ عرضه کرد دیگه بروز نشد و وقتی هم COREL این شرکتو خرید تولید این نرم افزار رو متوقف کرد .
اما امروز به صورت تصادفی گذرم خورد به سایت کورل و متوجه محصول جدید این شرکت با نام Corel Motion 3D شدم . برام جالب بود که ببینم این برنامه چیه و وقتی چند تا عکس از محیط برنامه دیدم متوجه شدم این همون ULEAD COOL 3D Production Studio دوست داشتنیه که با اسم و ظاهری جدید دوباره داره عرضه می شه !
بعد از ۹ سال از آخرین نسخه ی این برنامه ، اینکه COREL مجددن تولیدش رو با اسم و شکلی نو آغاز کرده برای من خیلی خوشحال کننده بود و من چون با این برنامه خیلی کار می کنم و بیشتر انیمیشنام با این برنامه ساخته شدن ، خیلی از این بابت خوشحال شدم .
اما دلیل اینکه چرا COREL مجددن تولید این نرم افزار رو شروع کرده به نظر من چند چیزه :
نرم افزار Corel MotionStudio 3D درسته که از نظر ظاهر خیلی با ULEAD COOL 3D Production Studio تفاوت داره ، ولی امکان جدیدی نسبت به COOL 3D Production Studio نداره و فقط یک سری افکت جدید به برنامه اضافه شده . احتمالن کورل خواسته تا این برنامه رو کاملن شبیه نسخه ی ۹ سال پیشش عرضه کنه و پس از جلب مشتری ، امکانات جدیدی رو واردش کنه .
نرم افزار COOL 3D Production Studio یا بهتره از اسم جدیدش استفاده کنم یعنی MotionStudio 3D در کنار نکات خیلی مثبت و خوبی که داره یک سری نکات ضعفم داره که به نظرم کورل در نسخه های بعدی ممکنه این نقاط ضعف رو برطرف کنه :
یکی از نرم افزارهای خوبی که به نظرم از نظر ساختار نزدیک به MotionStudio 3D هست ، نرم افزار Swift 3D محصول شرکت electricrain هست . این برنامه از نظر نقاط ضعفی که گفتم قوی تر عمل کرده و خیلی از این ضعف ها رو نداره ، ولی یک سری از امکاناتی که توی MotionStudio 3D هست ، مثل تعریف دود و باران و … رو هم نداره ، کلن اگه بشه این دو تا نرم افزار رو با هم ترکیب کرد خروجی خیلی خوبی به دست میاد و می شه یک نرم افزار قوی انیمیشن سازی رو داشت .
نسخه ی اول MotionStudio 3D که به تازگی منتشر شده رو می تونید از اینجا و یا اینجا دانلود کنید ، صفحه ی اصلی این برنامه هم توی سایت کورل اینجاست . امیدوارم کورل توی نسخه های بعدی این برنامه امکانات خوبی رو اضافه کنه و بتونه وارد رقابت با سایر نرم افزارهای انیمیشن سازی بشه .
پ.ن : همیشه خیلی دوست داشتم آموزش های کوتاهی از COOL 3D بنویسم ، ولی چون این برنامه خیلی قدیمی بود و شاید بیشتر شما دوست داشته باشید با برنامه های جدیدتر کار کنید از نوشتنش منصرف شدم ، ولی با عرضه ی این نسخه ی جدید به احتمال خیلی زیاد آموزش هایی ازش رو به زودی شروع کنم .
من همیشه طرفدار بازی های فکری هستم و اگه بازی خوبی پیدا کنم به هر کسی که بتونم معرفیش می کنم . اگرم بازی هایی که تا حالا توی همین وبلاگ معرفی کردم رو ببینید متوجه می شوید که در کنار فکری بودن بازی ساختار فانتزی و کلاسیکشون رو هم ملاک قرار می دم و خیلی به ساختارشون اهمیت می دم . مثل بازی The Misadventures Of P.B. Winterbottom که سبک سیاه و سفید داشت و شبیه فیلم های قدیمی ساخته شده بود .
اما حدود ۲-۳ روز پیش با بازی ای آشنا شدم که از نظر سبک و گرافیک یه چیز کاملن جدید و متفاوته . بازی LIMBO بازی ای هست که داستان خیلی عجیب و گرافیک و ساختار خیلی جالبی داره . توی این بازی شما سایه ای از تاریکی اجسام رو می بینید و شخصیت هم فقط ۲ تا چشماش معلومه و به جز نورها که سفیدند ، همه چیز سیاهه .
این بازی هم شبیه The Misadventures Of P.B. Winterbottom سیاه سفیدساخته شده ولی سبک و گرافیکشون کلن با هم فرق دارن و LIMBO یه سبک و ساختار جدیدتر و جالبتر داره . مراحل اول بازی خیلی آسونه و شما باید فقط به سمت جلو بروید و مشکلاتی که سر راهتون وجود داره رو برطرف کنید ، ولی در ادامه ی مسیر ، مشکلات بزرگتر و حلشون سخت تر می شه . در آخر هم بازی خیلی عجیب و احساساتی تموم می شه و اصلن چیزی نیست که انتظار داشته باشید .
بازی فقط با کلیدهای جهت دار و Ctrl انجام می شه و همه ی معماهاش با همین کلیدها قابل حله ! به نظرم حتمن این بازی رو امتحان کنید و از دستش ندید . من خودم توی این ۲-۳ روزی که باهاش آشنا شدم تا الان ۱-۲ بار تا آخرش رفتم و باز هم می رم !
LIMBO رو می تونید از اینجا و یا از اینجا دانلود کنید . سایت رسمی این بازی هم اینه . امیدوارم از این بازی خوشتون بیاد .